جدول جو
جدول جو

معنی چچی گر - جستجوی لغت در جدول جو

چچی گر
خرده فروش دوره گرد، دارنده ی چرخ دستی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چلینگر
تصویر چلینگر
چلنگر، آنکه ادوات و آلات آهنی از قبیل زرفین، حلقه، زنجیر در، قفل و کلید درست می کرد، قفل ساز
فرهنگ فارسی عمید
(گَ)
سفیدگر. آنکه با قلعی ظروف مسین را انداید و سفید کند. (از یادداشت مؤلف). صفار و قلعین گر. (ناظم الاطباء). آنکه ظروف فلزی را سفید کند. (فرهنگ فارسی معین) : یعقوب لیث پسر روی گری بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 387)
لغت نامه دهخدا
(چَ گَ)
چرخ کار. فلزتراش. تراشگر. آنکه تیغ و خنجر و ظروف نقره و مس و مانند آن را برچرخ کشد. رجوع به چرخ کار و چرخ کاری و چرخگری شود
لغت نامه دهخدا
(چِ گَ)
چلنگر و چیلانگر. قفل و کلیدساز. و رجوع به چلنگر شود
لغت نامه دهخدا
(گَ)
رقاص. پایکوب. پای باز
لغت نامه دهخدا
(کُ)
دهی است از دهستان لک بخش قروه شهرستان سنندج. جلگه ای و سردسیر. سکنه 270 تن. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(گَ گَ)
گچکار: جصاص، گچ گر. (دهار) (منتهی الارب). لکاث. گچ چر. (منتهی الارب) : درساعت فرمود تا گچ گران را بخواندند و آن خانه را سفید کردند. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(گَ)
مرکب از ’چیت’ + ’ساز’ مخفف سازنده، چیتگر، سازندۀ چیت، آنکه چیت ها را رنگ کند:
به این قالب خشک بی جان مرا
حیات است از چیت سازان مرا،
طاهر وحید (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
گچ کار: در ساعت فرمود تا گچ گران را بخواندند و آن خانه را سفید کردند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روی گر
تصویر روی گر
آنکه آلات رویین سازد صفار، آنکه ظروف فلزی را سفید کند
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه آهن آلات خرد از قبیل قفل کلید چفت ورزه زنجیر انبر میخ و مانند آنها سازد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای گر
تصویر پای گر
پایکوب پای باز رقاص پاکوب
فرهنگ لغت هوشیار
پس روی متابعت تبعیت اقتدا اقتفا: آنچه شرط شده بر من (مسعود) درین بیعت از وفا و دوستی و نصیحت و پیروی و فرمانبرداری و همراهی و جد و جهد عهد خداست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روی گر
تصویر روی گر
((گَ))
کسی که ظروف رویین می سازد، کسی که ظروف فلزی را صیقل داده سفید می کند
فرهنگ فارسی معین
برای چه؟، چرا؟
فرهنگ گویش مازندرانی
سفیدگر، مسگر
فرهنگ گویش مازندرانی
چلنگر، چلنگر
فرهنگ گویش مازندرانی
خوشه چین، افراد کم بضاعتی که پس از برداشت محصول در مزارع
فرهنگ گویش مازندرانی
همه کاره، چه کاره
فرهنگ گویش مازندرانی